نفیسه روشن هنرمند ایرانی نفیسه روشن بیوگرافی عکس ها های نفیسه روشن نفیسه روشن (متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ در تهران) هنرمند سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی میباشد. نفیسه روشن تلاش هنری خود را از سال دوم دبیرستان با ایفای بازي کردن نقش در تئاتر “به سوی خوشبختی” ابتدا کرد که در این تئاتر پیروز به دریافت پاداش از آموزش و پرورش منطقه شد سرگذشت تلویزیون و تئاتر نفیسه روشن تولد: 13 اردیبهشت 1361. ملیت: ایرانی پیشه: هنرمند سال تلاش: 1381 تا کنون مدرک تحصیلی: دانش آموخته شاخه حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی نفیسه روشن (متولد 13 اردیبهشت 1361 در تهران) هنرمند سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی میباشد. نفیسه روشن زاده محله باغ صبا تهران و دارای مدرک حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. نفیسه روشن هنرمند سینما و تلویزیون همزمان با ادامه تحصیل به تلاش هنری خود ادامه داد و پس از ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی و طی کلاس بازیگری با جدیت داخل این فضا شد و عکسی منتشر کرد. ابتدا تلاش تلویزیونی نفیسه روشن را می توان در سریال «روزهای به یاد ماندنی» به کارگردانی همایون شهنواز در تابستان 1382 دانست.تحصیل در مقطع کارشناسی دلیل اصلی کم کاری او در زمان تحصیل بود، اما پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، دامنه تلاش خود را گسترش داد. نفیسه روشن در پاییز 1382 در سریال بچه های خیابان به کارگردانی همایون اسعدیان ایفای بازي کردن نقش کرد که آن را یکی از خاطره انگیزترین کارهای خود می داند. «روزگار قریب» را پذیرفت و به گروه عیاری پیوست تا برگ زرین دیگری به افتخاراتش بیافزاید. او همکاری با عیاری را یکی از آرمان های خود می داند. بازی خوب، تجربه و آموزش دادن او سبب شد تا پیشنهادهای مختلفی از کارگردانان به نام تلویزیون و سینما دریافت کند. . «کما» از نظر او معجزه ای میباشد که علاوه بر امکان حضور در کنار اساتیدی چون امین تارخ، لعیا زنگنه، ناصر ممدوح، عبدالرضا اکبری و… برگ زرین دیگری بر افتخارات او می افزاید. به گفته او: همکاری با سیروس مقدم یکی از آرزوهای او بوده که پیروزی در کما را مدیون آن میباشد.بعد از کما چند پیشنهاد به او شد. بخشی از گفتگوی نفیسه روشنتی با نفیسه روشن، نشستیم و از زندگی با خلبان، سفر، کار، زندگی و… پرسیدیم؛ گفتگویی که در آن همه چیز این میباشد که زندگی با یک خلبان چگونه میباشد؟ – زندگی با یک خلبان خیلی سخت میباشد. یک مانند برنامه ریزی سفر میباشد. یک هفته بود که برنامه سفرمان را شکستیم، چمدان‌هایمان را بستیم و در یک ارتباط تلفنی همه چیز به هم ریخت. به خصوص در فصول اوج که خبری از تعطیلات نیست، فصل هایی مثل تابستان یا نوروز. گاهی منزل دار و منزل دار هستم. برخی از مسئولیت ها بر دوش من میباشد. اوایل ازدواجم پول آب و برق منزل را نمی دادم و منتظر بودم تا او پول بدهد اما بعد از مدتی متوجه شدم که پرداخت نکردن قبوض سبب بریدن شدن آب و برقم می شود. (خنده) خیلی سخت میباشد. نفیسه روشن که دارای مدرک حقوق از دانشگاه آزاد اسلامی میباشد، یکی از سخت ترین مشکلات شما چیست؟ افرادی که دوست دارم با آنها باشم، نیستند. در عوض اگر از بهنام بپرسند زندگی با یک هنرمند چگونه میباشد، خیلی سریع جواب می دهد! خیلی وقت ها او اینجاست و من نیستم و قصه یکی بود، یکی قصه زندگی من و بهنام نیست، شما چطور با این مشکلات کنار می آیید؟ – خدا را شکر که هر دوی این کار را دوست داریم.همانقدر که اطلاعات سینمایی و اخبار پیش تولید فیلم و تلویزیون به من می دهد و گاهی تعجبم می کند! شما با دادن اطلاعاتی در مورد کارم به من می گویید که به من اهمیت می دهید و می خواهید در کارم پیشرفت کنم. یادم هست که سرپرست سریال دربند بودم، سریالی که از شبکه سه سیما پخش می شد. برای این سریال 60 روز متوالی شمال بودم. 60 روز ندیدن همسرت سخته. اما با او به موافقت رسید. جالب تر از همه این بود که ساعت 12 ظهر به تهران رسیدم و او ساعت 6 صبح به مدت 6 روز برای یک مأموریت کاری راهی تهران شد. در کل 75 روز همدیگر را ندیدیم. ما به خاطر عشق متقابل به کار یکدیگر احترام می گذاریم. از طرفی می دانم که همسرم یک اسکادران هوابرد با چند صد مسافر میباشد و باید محیطی آرام برای او فراهم شود. باید زمین و زمینی ها را به خاطر بسپارید تا بتوانید با خیال آسوده کار کنید. به همین دلیل میباشد که سعی می کنیم در آسایش زندگی کنیم و آن آسایش را به یکدیگر منتقل کنیم عکس ها های نفیس از روشنفکران وقتی خشمگین می شوید چه می کنید؟ چیزایی که حواسمو پرت میکنه البته خواب برای من خوشایندتر میباشد. من همیشه وقتی خشمگین می شوم به خواب می روم و وقتی از خواب بیدار می شوم همه چیز دوباره آغاز می شود. دوباره چشمانم را باز می کنم و به خودم می گویم که می توانم لحظه و روزم را جور دیگری آغاز کنم.آیا واقعاً برای همسرتان همیشه در سفر هستید؟ – خیلی ها اندیشه می کنند اگر به این صورت دوستی داشته باشند، می توانند مرتب سفر کنند. مشکلی نیست اولاً اگر همسرم زیاد سفر می کند، یک سفر کاری میباشد و این که بتوانم با او باشم و با هم وقت بگذرانم و پیاده روی کنیم، جالب نیست. اندیشه همیشگی او نجات جان کسانی میباشد که به عنوان مسافر در هواپیما هستند و منتظر یک دنیا هستند. با این حال، رانندگی با هواپیما و رساندن آن سالم به مقصد، مسئولیت بینهایت بزرگی میباشد، می دانید که وقتی روی زمین هستید و وسیله نقلیه تان خراب می شود، ترمز می کنید و می کشید و منتظر کمک هستید، اما بله، خدای ناکرده، چیزی در سقوط در ارتفاع 25000 تا 30000 فوتی اتفاق بدی می افتد، هیچکس پای خود را روی زمین نمی گذارد. من این درک را از کار شما دارم. مجال سفر با هم خیلی کم میباشد عکس ها های نفیسه روشن اینطور شد که خواستم برم مشهد و خلبان همون هواپیما همسرم بود تا با هم سفر کنیم. اندیشه می کنم احتمالا دو یا سه بار سوا از مکان کار، در تعطیلات، سفر کرده باشیم، کدام یک از سفرهای دو نفره شما برای شما خاطره انگیزتر میباشد؟ – اولین سفری که با هم انجام دادیم و برای من خیلی جالب بود زمانی بود که کاندیدا شدیم. و برای شرکت در جشنواره نوروزی کیش دعوت شدم.من و مادرم قرار بود برویم. بلیت برای ما صادر شد و قرار شد بلیت ها را از همان فرودگاه دریافت کنیم. از آنجایی که من دختر بینهایت مغروری هستم و همه چیز را با جزئیات توصیف نمی کنم، خیلی کلی به بهنام زنگ زدم و به او گفتم که قرار میباشد به کیش برویم. . به فرودگاه رفتم و با دوستانم ارتباط گرفتم که بلیط را از کجا تهیه کنم. برای گرفتن بلیط رفتم و به بهنام زنگ زدم تا اگر فرصتی بود در فرودگاه ببینمش. از من نام شرکت هواپیمایی و ساعت پرواز را پرسید و وقتی جواب دادم گفت این پرواز من میباشد. حس خوبی داشتم، اما او کمی شرمزدگی کشید. اندیشه می کردم شوخی می کند، اما وقتی با اتوبوس سوار هواپیما شدیم، متوجه شدم که اینطور نیست. او واقعاً روی پاهایش میباشد و من خیلی هیجان زده بودم. او اول آمد و سلام کرد و سعی کرد مادرم را آرام کند چون مادرم از پرواز می ترسد اما در پایان مدت تنها از پنجره بیرون را نگاه می کرد. نمی دانم تنها از پرواز می ترسید یا می دانست که دامادش پشت هواپیما نشسته میباشد. (می خندد) این خاطره خیلی شیرین بود و برایم ماندگار شد. دفعه بعد کمی تکراری بود اما دفعه اول اتفاق جالبی بود. آیا با شنیدن اخبار سقوط هواپیما نگران می شوید؟ – وقتی هر خبری از سقوط هواپیما می شنوم خیلی نگران می شوم.یادم هست وقتی اخبار سقوط هواپیما را شنیدم سر صحنه سریال «کپی در مقابل اصل» بودم. وقتی این اتفاق افتاد، من اخبار را دریافت کردم و فهمیدم که همسرم همان روز صبح پرواز می کند. یکی از دوستان نزدیکم با من ارتباط گرفت و پرسید که آیا می دانم هواپیما سقوط کرده میباشد؟ اون موعد جز گریه نمیتونستم کاری بکنم. مرخصی گرفتم و دیگر نتوانستم کار کنم، تلفن همراه بهنام خاموش بود و اطلاعات پرواز درست جواب نمی داد. خیلی دیر اومدم بعد از نیم ساعت وقتی شماره اش رو پشت تلفن دیدم تنها گفتم خدایا شکرت. بعد با هم گفت‌وگو کردیم و او گفت که می خواهیم برویم که هواپیما جلوی ما سقوط کرد و باید منتظر بمانیم و این کار را انجام دهیم. خیلی ناراحت شدم که همه آن عزیزان از دست رفتند. او خیلی از همکارانش را از دست داد و کاپیتان آن هواپیما آموزگار بهنام باد بود، اما از طرفی خدا را شکر کردم که این اتفاق برای بهنام نیفتاد، اندیشه می کنم همه ما آنقدر خودخواهی داریم که نمی خواهیم اتفاق بدی بیفتد. . برای عزیزمان اتفاق بیفتد این را بعد از رحلت هنرمند عزیزمان مرتضی پاشایی دیدم. آن مراسم باشکوهی که برایش برگزار شد. اندوه می تواند فراتر از از دست دادن یک عزیز باشد. وقتی کسی که دوستش دارید بمیرد اندوهمند خواهید شد. عکس ها نفیسه روشن و همسرش چه سفری را ترجیح می دهید؟ – من هواپیما را برای سفر ترجیح می دهم.من از خردسالی دلباخته هواپیما بودم. مادرم همیشه توصیف می کند و می گوید هیچ وقت اندیشه نمی کردم همسر خلبان شوم. از خردسالی وقتی با هواپیما مسافرت می کردم مادرم منو می برد و می برد تو کابین! یکی از بازی های خردسالی ام در پرواز این بود که آخرش بروم و پایان بسته های پرواز را یکی یکی جمع کنم و در نهایت به مهماندار بدهم! گاهی به عشق صابون های کوچک دستشویی می رفتم، ماشین خصوصی را هم با چند ماشین پشت سر هم ترجیح می دهم. سفر گروهی من دوست ندارم تنها با ماشین سفر کنم. من فوبیا از سفر با کشتی دارم. بعد از دیدن کشتی تایتانیک اندیشه می کنم همه کشتی ها در حال غرق شدن هستند! به نظر من قطار هم خیلی کند میباشد. اگر وسیله نقلیه نباشد چه؟ – اگر وسیله نقلیه نباشد ترجیح می دهم با اسب سفر کنم. احتمالا این علاقه به اسب به زمان کودکی من برگردد. از زمانی که بچه بودم، پایان لوازم التحریر مدرسه ام عکس ها یک اسب روی آن بود. از پوشه تا کیسه و سفتی و… اسب سفید شاخدار. من در کودکی مجال زیادی برای یادگیری سوارکاری برای بچه ها نداشتم. از آن به بعد تصمیم گرفتم به دنبال چیزهایی بروم که دوست داشتم.یکی از آنها اسب سواری بود. بهار، تابستان و حتی پاییز که هوا خیلی سرد نیست، پایان گردش‌کردن من اسب سواری میباشد. حتی اگر نتوانم سوار شوم، می روم و اسب ها را نظاره می کنم. احساس خوبی داره شما با موجود زنده ای جهت هستید که همزمان حواس شما را می فهمد و به آنها پاسخ می دهد. عکس ها های جدید نفیسه روشن. . او همچنین بینهایت خودخواه میباشد. احتمالا به این دلیل میباشد که هر چقدر هم که باران می بارد و سوارش می شوی صدایی در نمی آید، بالاخره بی گناه نگاهت می کند و گوشه ای می ایستد، اما اگر زیاد سوارش کنی و از آن کوفته شوی و مجنون شوی. . کوفته از هر دو دست، چهار. من یک بار بدون اسب خودم در تمرینات پیشرفته بودم. او یک اسب تعلیماتی بود. سوارکاری با هر اسبی از سن تا تمرین گوناگون میباشد. وقتی اسب خود را سوار می کنید، آن وفاداری به صاحب خود دارد.اسب تعلیماتی که من سوار آن شدم بینهایت قدیمی و بینهایت کوفته کننده بود. یک دور با دست راست و یک دور با دست چپ انجام دادم، وقتی می‌خواستیم دور آخر را انجام دهیم، حس خستگی کردم. بنابراین تصمیم گرفتم دور آخر را بزنم، اما او با سبکی عالی مرا روی محور رها کرد و به سمت جعبه اش رفت.چطور حقوق خواندی اما هنرمند شدی؟ – از 9 سالگی در کانون پرورش فکری کودکان کار می کنم. در زمان دبستان و دبیرستان همیشه تئاتر مدرسه کار می کردم و دلباخته هنر بودم اما پدرم همیشه می گفت بهتر میباشد مثل دکتر اصفهانی باشیم. او دکتر و خواننده خوبی میباشد. شما می توانید وکیل خوبی باشید و همچنان عمل کنید و در آن خوب باشید. اگر خدای ناکرده در بازیگری مشکل پیدا کردید، تحصیلات آکادمیک از شغل دیگری دارید که می توانید در کار دیگری انجام دهید. شرط بستیم که در هنر من را روی صحنه ببرند و تشویقم کردند. من هم همیشه قول می دادم درس بخوانم و واقعا جزو اولین شاگردها بودم. چند ترم بورسیه گرفتم و برای ترم بعد با تخفیف فوق العاده ثبت نام کردم. این یک وعده دو طرفه بود که جواب داد. چرا وکالت را ادامه ندادید؟ – هرگز به ذهنم خطور نکرد که دو شغلم را حفظ کنم. حقوق شاخه ای میباشد که برای وکیل یا قاضی شدن باید به آن علاقه داشته باشید. اطمینان به نفس و روحیه زورمند که با چهار قطره اشک و آه و ناله برایشان نمی سوزد. خوب قضاوت کنید و حق را به کسانی بدهید که واقعا لیاقتش را دارند. من این روحیه را نداشتم در زمان کارآموزی دلم برای جنایتکاری که گریه می کرد سوخت! بلافاصله به من گفتند که از این کار سودی نخواهم برد. هنر ظرافتی دارد که با روحیه من سازگار میباشد. من به عشق، دوستی، مهربانی و معرفت عقیده دارم و به همین دلیل در این زمینه زورمند تر شده ام.
آثار سینمایی نفیسه روشن
نام فیلم نقش کارگردان را بازی می کند
چک نسترن کاظم راستگوتر 1390
انسانیت محسن توکلی ۱۳۸۸
مادر سلام (فیلم) خسرو ملکان ۱۳۸۴
شاخه گل برای عروس کدیرالله آشتیمیرزایی 2013
سریال نفیسه روشن
