tabrizscan جوک های جدید از اینجای سال به بعد . . . . باباها به جای اینکه کولر و خاموش کنن میان روت به زور پتو میکشن بخاریو خاموش میکنن! طنز نوشته های کوتاه جدید به یارو میگن بابات چجوری مرد ؟ میگه از پشت بوم افتاد رو کولر با …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan طنز نوشته های خنده دار یه روز یه خسیسه به بچه اش میگه برو از همسایمون اره بگیر بیا لازم دارم پسره میدوعه میره خونه همسایه میگه عمو اره دارید میگه نه… باباش میگه برو از همسایه بالایی بگیر بیا بچه میره خونشون میگه اره دارید میگن نه نداریم …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جوکهای جدید و خنده دار کاش وقتی غصه میخوردم لاغر میشدم ولی متاسفانه اینقدر تپلی میشم که یه غصه جدید به غصه قبلیام اضافه میشه طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب شمام وقتی یه شماره ناشناس بهتون زنگ میزنه جدا از جواب دادن یا ندادنتون بعدش میرید شمارشو …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جوک خیلی خنده دار لامصب انقدر کش پول تو خونه ما ریخته هر کی ببینه فکر میکنه بانک زدیم هر چی پول هم بوده تقسیم کردیم . . . بابا به خدا همش مال دور غذا نذری بوده طنز نوشته های زیبا رفتم مودم بخرم از یارو پرسیدم این …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جدیدترین جوک ها امروز رفتم کتابخونه یه چند تا کتاب بگیرم یه کتاب دیدم روش نوشته : مردها چه زنهایی را دوست دارند!!!!! . . . والا ما تا يادمون میاد مردها همه زنها رو دوست دارن بجز زن خودشون را. دیگه طبقه بندی نمیخاد طنز نوشته های کوتاه …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جوک جدید خنده دار تخم مرغ خریدم تاریخ تولیدش مال 3 روز دیگس… حالا موندم چجوری به مرغه برش گردونم، هر وقت گذاشتش برم پس بگیرم؟!؟ لطفا راهنمایی کنید!!!!!!!! طنز نوشته های جدید استاد دانشگاه داشت برگه یکی از شاگرداشو تصحیح میکرد دید نوشته جواب در پشت صفحه!!! . …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جوکهای طنز و خنده دار ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ ﻧﻪ ﺷﺎﻧﺲ . . . ﯾﻬﻮ ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺷﮕﻠﯿﻮ ﻭ ﺟﺬﺍﺑﯿﺘﻤﻮﻧﻢ ﺑﮕﯿﺮ ﺭﺍﺣﺘﻤﻮﻥ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ طنز نوشته های زیبا خاطرات یک زندانی به خاطر عدم پرداخت مهریه افتادم زندان.. اونجا مجبور بودم هر روز دستشویی بشورم… کلا نظافت اون بند …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan طنز نوشته های کوتاه از زنان کشور هاي مختلف سوال شد… اگر شوهرتون رو با زن ديگري ببينيد با شوهرتون چيکار ميکنيد؟؟ زن سويسي : ازش ميپرسم از چي من خوشش نيومده؟ زن روسي : خونه رو ترک ميکنم… زن ايتاليايي : اون زن رو ميکشم… زن اسپانيايي : …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan جوک های باحال بچه بودم قرار بود عموم اینا بیان خونمون نذری داشتیم، بابام گفت: عموت که اومد میری جلوش اگه شیرینی آورده بود، میگی عمو خودت شیرینی هستی، چرا شیرینی آوردی، اگه گل آورد، میگی عمو خودت گلی چرا گل آوردی… منم گفتم باشه، خلاصه! عمو اومد و …
توضیحات بیشتر »
tabrizscan طنز نوشته های خنده دار یه بار تو جمع دوستام به یکی گفتم سفسطه نکن عزیزِ من گفت چی؟؟ گفتم سفططه نکن گفت یبار دیگه بگو گفتم سسفطه نکن . دوستیمو باهاش بهم زدم ادم پیگیری بود جوک های باحال بچه بودیم میدیدیم بزرگترا عروسی میکنن! بزرگ شدیم میبینیم …
توضیحات بیشتر »